جدول جو
جدول جو

معنی دریای لعل - جستجوی لغت در جدول جو

دریای لعل
(دَرْ یِ لَ)
کنایه از پیاله و صراحی و خم پر از شراب باشد. (برهان) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
دریای لعل
دریای لال (لعل تازی گشته لال) گواژ ساغر خم می
تصویری از دریای لعل
تصویر دریای لعل
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دَرْ یِ)
رود نیل، و آن دو شعبه دارد، نیل ازرق (آبی) و نیل ابیض (سفید) :
بزد مهره بر کوهۀ ژنده پیل
زمین جنب جنبان چودریای نیل.
فردوسی.
سپهدار قارن چو آشفته پیل
زمین کرده از خون چو دریای نیل.
فردوسی.
که شاپور گرد است با زور پیل
به بخشندگی همچو دریای نیل.
فردوسی.
بزد نای روئین ابرپشت پیل
جهان شد زلشکر چو دریای نیل.
فردوسی.
به بالای سروست و با زور پیل
به بخشش به کردار دریای نیل.
فردوسی.
ژنده پیلان کز در دریای سند آورده ای
سال دیگر بگذرانی از لب دریای نیل.
فرخی.
رجوع به نیل در ردیف خود شود
لغت نامه دهخدا